دلم میخواست
با جادویی
خوابت را ببینم
نه که در خواب ببینمت
بلکه راهی داشتم
به دنیای رویای تو
تا ببینم تو هم آیا
خواب مرا می بینی؟
یه موقع هایی هست ،سیگار جلوت ، ویسکی کنارت
اما نه سیگارو میکشی ، نه ویسکی می خوری …
گناه ما نیست
این همه هراسان بودن
عمریست
رکب خورده ی روزگاریم
اما
خوب من
این بار
هراس را ببر از یاد
که تو را
از یاد نخواهم برد ..